ali is typing...

از من!

ali is typing...

از من!

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دل نبند» ثبت شده است

 

می دونید که چقدر شیفته ی فلسفی کردن اتفاقات ام
داشتم یه تحلیل می خوندم از اوضاع بورس و عجیب منو یاد جایگاه آدم ها انداخت
.
خلاصشو بخوام بگم می گفت گاها اتفاقات کوتاه مدت ممکنه از روی احساسات کمی بهت سود برسونن ، اما گذر زمان همه چیز رو مشخص می کنه
تحلیل طولانی و عمیقی بود
.
یاد تمام کسایی افتادم که تنها هنرشون ازدواج کردن بوده و به واسطه ی همون صدها هزار فالوور دارن (منظورم رو می دونید)
تو دلم گفتم زمان همه چیز رو مشخص می کنه
دیر یا زود آدم ها می فهمن دنبال چی باشن
.
من به گذر زمان معتقدم
معتقدم زمان جایگاه واقعی آدم ها رو بهشون تقدیم می کنه
معتقدم مهم نیست الان چقدر بالایی یا پایین ، مهم اینه که در طول زمان جایگاهت چقدر تغییر می کنه
.
دیروز به نون گفتم ابتذال مخاطب بیشتری داره
و وای که چقدر به این حرف ایمان دارم
اما همون قدر هم می دونم که مخاطب باید آروم آروم آگاه بشه
نه اجبار نیازه ، نه تنبیه ، که هر دو نتیجه ی عکس می دن
.
وقتی محتوای خوب به اندازه ی محتوای مبتذل در دسترس باشه ، با خودش آگاهی میاره
.
زیاد حرف زدم
نظر شما چیه؟!
چطور میشه جلوی ابتذال رو گرفت؟!

  • علی چهره

 

مرگ...
آغازگر حیاتی جدید
ترس از بین رفتن جسم
سرنوشتی اجتناب ناپذیر است،
همه ما با قدرت در این زندگی میجنگیم
با اینکه به پایان ایمان داریم...
سعی در گذراندن این دوران کوتاه به خوشی داریم
با این که میدانیم فانی است
اما شک ندارم دنیای دیگر خیلی جالب است...
گویی ورژن انسان اپدیت میشود
بُعد زمان و مکان از بین میرود و جهانی به مراتب بزرگتر...
انگار که از رحم به کره زمین
انگار که از قطره به دریا
اینجا خیلی کوتاه است
به زیبایی اش دل نبند
منزلگاه جای دیگری است...
اینجا فقط محل گذر است
گذر از اسارت تن، از اسارت خاک!
خاک به هیچ کس وفا نمیکند
مرغ باغ ملکوتم
نی ام از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند
از بدنم
با اشک هایی سرریز از اسارت پلک

 

  • علی چهره